خونه ی مهتا خانوم

خوش اومدی ، بازم بیا

خونه ی مهتا خانوم

خوش اومدی ، بازم بیا

آه ...

این چند وقته حسابی بعضیا رو عذاب وجدان گرفته ! که یکیشم دور از جونتون خودمم  

که چرا طول ترم درس نمی خونیم الان دیگه گرفتاریم ، البته فقط عذابش هست نه اینکه حوصله خوندن داشته باشم .

ولی واسه پاسی مجبوریم دیگه ، چون خرج کلون رو دست مامان و بابا گذاشتیم .

نمی دونم چرا بعضیا فکر می کنن دانشگاه آزاد راحته و پولی ؟

ما که هر چی جون و پولمونو می دیم با ۱۰ ـ ۱۲ پاس میشیم

خدا عاقبتمونو به خیر کنه  

 

به خویش می گفتم . . .

چگونه می برد از راه یک نگاه تو را ؟

چگونه دل به کسانی سپرده ای ، که به قهر 

رها کنند و بسوزند بیگناه تو را؟

نگاه منجمدش را نگاه می کردم

چگونه صاحب این چهره ، سنگدل بوده است؟

دل به ناله در آمد که :

                             ـ ای صبور ملول

درون سینه ی اینان ، نه دل

                              که گل بوده است .