چگونه می برد از راه یک نگاه تو را ؟
چگونه دل به کسانی سپرده ای ، که به قهر
رها کنند و بسوزند بیگناه تو را؟
نگاه منجمدش را نگاه می کردم
چگونه صاحب این چهره ، سنگدل بوده است؟
دل به ناله در آمد که :
ـ ای صبور ملول
درون سینه ی اینان ، نه دل
که گل بوده است .